نام:ناصر نام خانوادگی :خراسانی محل تولد :گردکوه تاریخ تولد :1350 دبستان :گردکوه راهنمایی : شهید صدوقی مهریز دبیرستان : آیت ا... کاشانی مهریز مدرک تحصیلی : فوق لیسانس مدیریت آموزشی

قبل ازشروع سوالات ازاینکه وقت خودرا در اختیار ما گذاشته اید سپاسگزاریم :

درابتدا به شما تبریک میگویم به خاطر همت بلندی که برای انتشار این نشریه ی فرهنگی داشته اید . امیدوارم که بتوانید این کار ارزشمند و دشوار را که با مشکلات زیادی هم قبل از انتشار و هم بعد از انتشار همراه است با صبوری و تحمل ادامه دهید و در رشد و بالندگی گردکوه مؤثر باشید.

از حسن نظری که نسبت به بنده داشته اید تشکر می کنم چرا که در شماره قبل در مقدمه این ستون نوشته بودید که قصد دارید مصاحبه خود را با افراد موفق انجام دهید که فکر نمیکنم بنده مصداق این جمله باشم . اما از آنجا که شما تصمیم گرفته بودید که با بنده مصاحبه کنید و این تصمیم را در شماره قبل به اطلاع من و مخاطبان نشریه رساندید، به احترام تصمیم شما اطاعت امر نموده و درحد سواد اندک خود به سؤالاتتان پاسخ میدهم . امیدوارم که خارج از حوصله خوانندگان عزیز نباشد . ضمن اینکه پیشنهاد میکنم مفهوم موفق بودن را محدود به تحصیل نکنید و خوانندگان نشریه را از نظرها و تجربیات هر کسی که در هر زمینه ای انسان موفقی است بهره مند سازید.

1- در دوران کودکی شما دبستان گردکوه چگونه بود؟ امکانات بسیار کم و تعطیلی­ های پی در پی مدرسه به دلیل نیامدن معلمان (معلمان همزمان چند کلاس را اداره می کردند به طوری که کل کادر آموزشی و اداری مدرسه فقط 2 نفر بودند.)

2- شما هفت سال داشته اید که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، چیزی از آن دوران به یاد دارید؟ به دلیل نبود رادیو و تلویزیون و رسانه های دیگر و همچنین محدود بودن وسایل ارتباطی، خیلی جو سیاسی نبود . در اواخر بعضی شبها راهپیمایی برگزار میشد . البته با پیروزی انقلاب مردم بیشتر پیگیر مسائل سیاسی شده بودند بطوری که یادم هست یکی از خریدهای مردم از شهر حتی کسانی که سواد نداشتند، روزنامه بود .

3- دوران دبستان شما چگونه بود؟ بچه ها معمولا در کنار مدرسه رفتن کارهای دیگری را هم باید انجام می دادند . مثل قالیبافی،  چراندن گوسفند، کمک در کار کشاورزی خصوصا در تابستان و کندن  هیزم، کلاس فوق برنامه ما هم که محدود م شد به آموزش اسلحه که هر از گاهی از طرف سپاه در مسجد برگزار می شد.